سلام ای روشنای باور من
چه قابل دارد ای ایران، سر من؟!
خزر را دوست دارم مثل بابا
خلیج فارس اما، مادر من!
×××××××××××××××××××
غزل می گویم و می جوشم از نو
خدا می آورم، می نوشم از نو!
چروک و کهنه ای، اما، خلیجم
اتویت می کشم، می پوشم از نو